آراز آراز ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

..(خاطرات آراز جون در وب)..

 

 

 

 

به دنیای خاطرات آرازجون خوش آمدید

 

     

چهارمین سالگرد ازدواج و نیم سالگی آرازجون

      مهربان ترینم وقتی تو با منی سرور وشادی بامن است در ضمیرم نقش تو را بر قلبم حکاکی کردم و هر لحظه دلم به یاد تو می تپد در قلب من آفتاب تابان باش. بیستم تیر نود چهارمین سالگرد با هم بودنمان را عاشقانه تبریک می گویم.       عزیز دل مامان من خوشحالم آخه پسملم سالروز ازودواج من و بابایی نیم ساله شده و اولین دندون شیریش در اومده مهربونم 180 روزگیت  مبارک           علی و صبا و آرازو امیر محمد     این لباس قشنگم کادوی من و بابا علی واسه اولین مرواریدت &n...
25 فروردين 1392

آراز6ماهه چه کارهایی انجام میده؟

تغییرات فندق کوچولو در6ماهگی: 1.وزن:7کیلو 2.قد:64 3.پسر قشنگم وای که نمی دونی چقدر خوردنی شدی....کار جدیدت اینه که همش پاهات رو میکنی تو دهنت و شروع به خوردن میکنی....فکر کنم خیلی خوشمزه باشه. 4.دیگه کامل غلت میخوری و میتونی روی دستات بایستی... 5.قربون اشک چشمات برم که تا می خوای گریه واقعی کنی..مرواریدات میریزه 6.بدون تکیه گاه میشینی ولی باید مواظبت باشم نیافتی..... 7.غذای کمکی رو هم شروع کردی ولی غذا  هم مثل شیر خوردنت.....باید هزار تا وسایلو بهت نشون بدم و کلی صحبت و ادا و اطوار تا شما غذاتو بخوری....فدات شم سوپ رو دوست داری. 8.حسابی به من وابسته شدی و فقط باید من بخوابونمت و ..... 9.تاریخ90/4/26 ...
8 مرداد 1391

اولین دندون عزیزترینم

              صدف دهانت را بگشای بگذار یابنده من باشم بگذار اولین درخشش مرواریدهای نور و رحمت را من به تماشا بنشینم که نام بلندم مادر است..... وشبانه هایم بی واسطه بیدارند و روزهایم بی سبب عاشق.... میگویم بی سبب زیرا عاشقی سبب ندارد ودلیل و برهان نمی خواهد میگویم بی سبب زیرا روشنایی ها همیشه بی سبب عاشقند چرا که در سبب عشق به بار نمی نشیند چرا که عشق در بی سببی به مرتبت می رسد........           هوراااااااااااااااااااااااااا.....................................   جان شیرین مامان: اولین ...
6 مرداد 1391

اولین تابستون زندگیت مبارک باشه....

سلام عشق مامان              میدونی؟؟؟؟؟ انگار همین دیروز بود که انتظار تو فرشته نازو میکشیدم. همین دیروز بود که واسه اومدنت لحظه شماری می کردم. همین دیروز بود که واسه اولین بار صدای گریت رو شنیدم و حس  قشنگ مادری رو احساس کردم. همین دیروز بود که واسه اولین بار بغلت کردم .بوییدمت و بوسیدمت. وقتی اولین بار بغلت کردم تمام دنیا مال من بود. وقتی اولین با بوییدمت بوی بهشت رو احساس کردم . و وقتی اولین بار بوسیدمت سجده شکر کردم  و از خدای مهربون به خاطر اینکه گلی چون تو رو به من هدیه داده تشکر کردم. گل زندگیم دلم  می خواد اولین های زندگیتو واست جشن...
1 مرداد 1391

چه روز قشنگی......

 واااااااااااااااااااااای چه روزیه امروز 1391/4/20 خیلی خوشحالم خداجون شکرت امروز سالگرد ازدواج من و بابا جونته و یه  خبر بهتر از این .............   پسملم دندون دار شد  175 روزگی (5 ماه و 25 روز) خیلی زوده   آفرین پسر باهوشم                ...
1 مرداد 1391

...آراز گلی و گذر ایام....

چه زود میگذرند روزهای با تو بودن .....         1روزگی     5روزگی 15روزگی   30روزگی   40روزگی     70روزگی و اولین بیماری رسمیت که 2روز تب داشتی و دکتر سفالکسین تجویز کرد و خدا رو شکر زودی خوب شدی   الهی مامان فدای چشات شه.....   80 روزگی و اولین غلتیدن نفس مامان و بابا       85 روزگی     100 روزگی     130 روزگی       150 روزگی و اولین نشستنت بدون کمک و بالش    ...
11 تير 1391

4ماه گذشت.........

عزیزترینم 4 ماهه شد..............           4ماهگیت مبارک عروسک مامان............   باورم نمیشه 4 ماه به این سرعت گذشت............ البته خدا رو شکر که با خوبی و خوشی گذشت فقط شما پسر گلم اصلا شیر خشک دوست نداری و مامانی مجبوره فقط تو خواب بهت شیر بده ..... عزیز دل مامان شما این ماه خیلی بازیگوش شدی..........                                                                              ...
8 تير 1391

عکسهای 100 روزگی

  چقدر زود گذشت.....       کوچولوی من صد روز از روزهای زندگیت میگذره و تو در کنار ما و آروم آروم در مقابل چشمانمان بزرگ می شوی چقدر زیباست لحظات کنار تو بودن.......         زمانی که به چشمانم خیره می شوی دنیا در مقابل چشمان من است زمانی که لبخند کودکانه ات را به من هدیه می دهی قلبم سر شار از زیبایی است زمانی که در آغوشم آرام می گیری آرامش را حس می کنم دوستت دارم زیبای کوچکم امیدوارم روزهای خوبی  داشته باشی              100 روزگیت مصادف با 1391.2.5 ...
8 تير 1391